چرخ پائی
جمله سازی با چرخ پائی
ولی چه سود ندارد رهی بجز پائی بسنگ حادثه آن نیز سخت خسته شده
تا بود پائی، چرا مانم ز راه تا بود چشمی، چرا افتم به چاه
دولت عشق به هر بی سر و پائی نرسد پادشاهی دو عالم به گدائی نرسد
می که در عالمست با وی عل می است در حق آن تو پائی تو
قدم افشرد هر جا غیرت عشق جگر پائی کم از خنجر نیاورد
زان پیش که دست و پا فرو بندد مرگ آخر کم ازانکه دست و پائی بزنیم