چرخ ابریشم تابی
فرهنگ فارسی
جمله سازی با چرخ ابریشم تابی
ماه نو ما حلقهٔ ابریشم چنگ است در گوش نه آن حلقه چو در حلقهٔ مائی
یک شب کمند گیسوی ابریشمین بتاب ای ماه اگر ز چاه به در میکشانیام
چوآب زر ز ابریشم فرو ریخت دل از ابریشم هر مژّه خون ریخت
زتمکین رگ یاقوت بست ابریشم سازم اشارات ادب آهنگی خون گرد و مخروشی
ابریشم بریده شود زلف جوهرش گردد چو خنجر تو مصور در آینه
پرند عمر یک ابریشم و صد ریسمان دارد ز انده تار باید کرد پود شادمانی را