پسین چهر
جمله سازی با پسین چهر
در جان کنمت جای نه در دیده و دل تا با نفس باز پسین یار شوی
حیات اگر به سر آید امید می دارم که پیشِ دوست شود منقطع پسین نفسم
هر روز من از روز پسین یاد کنم بر درد گنه هزار فریاد کنم
گفتمش زانکه مادح ملکم روز و شب سال و ماه صبح و پسین
ای خلیفه مادر من باشد این در کنارش خفتهام صبح و پسین