واژ تهی

فرهنگستان زبان و ادب

{empty morph} [زبان شناسی] نوعی واژ خاص که در سطح تقطیع واژی قابل تفکیک باشد، اما معنا نداشته باشد و به تکواژ خاصی اشاره نکند

ویکی واژه

نوعی واژ خاص که در سطح تقطیع واژی قابل تفکیک باشد، اما معنا نداشته باشد و به تکواژ خاصی اشاره نکند.

جمله سازی با واژ تهی

یکی پیر دهقان آتش‌پرست که بر واژ برسم بگیرد بدست
گرفتند واژ و بخوردند نان نظاره بدان نامداران زنان
ببرسم همی واژ خواهد گرفت سزد گر بمانی ازو در شگفت
جهاندار بگرفت واژ نهان به زمزم همی رای زد با مهان
جهانجوی با آن دو خسرو پرست گرفت از پی واژ برسم بدست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نمایان
نمایان
بی درنگ
بی درنگ
گرایش
گرایش
نحوه
نحوه