وادی البرش
فرهنگ فارسی
جمله سازی با وادی البرش
ای عقل رو به وادی حیرت نهاد و رفت هر کس که دید همچو تو از خویش رفتنم
سعی تا حد توکل دست و پایی می زند چون به این وادی رسی پر کن سمند خویشتن
پرورده است عشق دلم را به اشک و آه آب و هوای وادی ایمن نسازدم