واحد بالاتصال

لغت نامه دهخدا

واحد بالاتصال. [ ح ِ دِ بِل ْ اِت ْ ت ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب )واحد شخصی که به اجزاء مقداریه متشابه منقسم شود واحد بالاتصال گفته میشود. شیخ الرئیس گوید واحد بالاتصال امری است که از جهتی واحد بالفعل بود و از جهتی حاوی کثرت باشد. آخوند ملاصدرا گوید واحد بالاتصال امری است که به اجزائی منقسم شود که همه آنها در حقیقت متحد باشند. ( از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی سجادی ).

فرهنگ فارسی

واحد شخصی که باجزائ مقداریه متشابه منقسم شود واحد بالاتصال گفته میشود.

جمله سازی با واحد بالاتصال

نفسِ واحد ازاین سببشان خوانْد مصطفی چون حدیثشان می‌رانْد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال ماهجونگ فال ماهجونگ استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت