نرم گرده

لغت نامه دهخدا

نرم گرده. [ ن َ گ ُ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) نرم آهن. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کم زور. ناتوان. زبون. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

نرم آهن کم زور ناتوان

جمله سازی با نرم گرده

💡 سیمین برای کباب دل و گرده منند پیوسته است روغن من شأن دیگدان

💡 هر روز اگر دهند دو صد نان گرده اش صوفی به عمر خویش نگوید که بس مرا

💡 وان سیم پاره مرآنراست آن زمان کو نهان خوردست آن یک گرده نان

💡 ... قريش، دنيا را به نام ما خورد و بر گرده ما سوار شد!

💡 گرده های میده محبوب من است خوش بود محبوب یاران در کنار

💡 ای خرام آب حیوان گرده رفتار تو رقص فانوس فلک از شعله دیدار تو

ضمیمه یعنی چه؟
ضمیمه یعنی چه؟
جوز یعنی چه؟
جوز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز