میر غضبی

لغت نامه دهخدا

میرغضبی. [ غ َ ض َ ] ( حامص مرکب ) صفت و شغل میرغضب. جلادی.
- امثال:
میرغضبی آهسته ببر ندارد. ( امثال و حکم دهخدا ). و رجوع به میرغضب شود.

فرهنگ فارسی

صفت و شغل میر غضب جلادی

جمله سازی با میر غضبی

باد حظ ولی تو ز سعادت لطفی باد قسم عدوی تو ز شقاوت غضبی
«یا من سبقت رحتمک من غضبک» رحمت چه بود دگر نماند غضبی
گفت رحمان با حمد عربی سبقت رحمتی علی غضبی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال کارت فال کارت فال لنورماند فال لنورماند فال تاروت فال تاروت