مرغ نساج

لغت نامه دهخدا

مرغ نساج. [ م ُ غ ِ ن َس ْ سا ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) پرنده ای است از راسته سبکبالان و از دسته مخروطی نوکان برنگهای زرد و خاکستری و سیاه باندازه گنجشکی و خاص بمناطق گرم افریقا و آسیاست و لانه خود را با مهارت بشکل کوزه یا کیسه می بافد.

جمله سازی با مرغ نساج

انواع بسیاری از این دستگاه‌ها در کارخانجات نساجی موجود است، در زیر به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌شود.
توان کرد از کتان آیینهٔ آن مه که جاویدان نفرساید اگر حفظ تو نساج کتان باشد
گولسیانی پس از پایان حضور خود در ذوب‌آهن با عقد قراردادی در سال ۱۳۹۷ به نساجی پیوست.
قلم به دست تو نساج دیبه سخن است جز این نسیج نبافد همیشه این نساج
امروزه تکنولوژی تولید الیاف مختلف در بخش‌های مختلف صنعت نساجی امکان‌پذیر است.
خلعتی آمدکه‌گویی‌کرده نساج ازل تارش ازگیسوی حور و پودش از نور شهاب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سلیقه یعنی چه؟
سلیقه یعنی چه؟
درس یعنی چه؟
درس یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز