محصل کردن

لغت نامه دهخدا

محصل کردن. [ م ُ ح َص ْ ص َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تحصیل کردن. به دست آوردن: تا ارتفاع آن را جمله محصل می کنند. ( سیاست نامه چ اقبال ص 122 ).

فرهنگ فارسی

(مصدر ) تحصیل کردن بدست آوردن:... تا ارتفاع آنرا جمله محصل می کنند.

جمله سازی با محصل کردن

وظيفه محصل  <>محصلى كه مى خواهد درست درس بخواند و عالم واقعى شود، موظف استعقل و هوش خود را در راه تحصل به كار اندازد. آن چه را كه فرامى گيرد، به خوبىبفهمد وبه عمق دروسى كه مى خواند پى ببرد. چنين محصلى مى تواند به شايستگىمدارج عالى را طى كند و با فهم هر مطلبى، نيروى درك خود را براى يادگيرى وفهميدن مطلب عالى تر آماده سازد.
عبدالاله رستاخیز هنگامی که محصل بود به یکی از چهره‌های درخشان جنبش دموکراتیک نوین افغانستان مبدل شد و فعالیت‌های مبارزاتی‌اش را در چوکات «سازمان جوانان مترقی» با نشریه «شعله جاوید» رونق بخشید.
مجاورت مدارس عربى با مدارس يهودى، برخلاف انتظار، هيچ گونه امتيازى براى دانشآموزان عرب در بر ندارد آمار موجود در مورد شهر يافا (كه از شهرهاى مختلط مى باشد)نااميد كننده است. اين آمار نشان مى دهد كه از كل متولدينسال 1966، 66پيش از پايان دوره ى دبيرستان اقدام به تركتحصيل كردند و 30گروه سنى 5 تا 17 سالگى، نه محصل بودند و نه كار مى كردند.
اگر محل سكناى محصل در طبقه فوقانى باشد بايد در اتاق خويش آهسته راه برود، وآهسته بر روى كف اتاق به پشت و پهلو افتد، و اشياء سنگين را آهسته بر زمين نهد تاساكنان طبقه تحتانى را نيازارد.
دانشگاه بلخ در شهر مزار شریف افغانستان است. دانشگاه بلخ در سال ۱۹۸۷ (میلادی) بنیاد شده و اکنون با حدود ۱۸٬۰۰۰ محصل، سومین دانشگاه بزرگ افغانستان پس از دانشگاه کابل و دانشگاه هرات است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سایکو یعنی چه؟
سایکو یعنی چه؟
نجورسن یعنی چه؟
نجورسن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز