لغت نامه دهخدا
قلعه شیرخان. [ ق َ ع َ ی ِ ]( اِخ ) ده کوچکی است از بخش مرکزی شهرستان ساوه. سکنه آن 53 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
قلعه شیرخان. [ ق َ ع َ ی ِ ]( اِخ ) ده کوچکی است از بخش مرکزی شهرستان ساوه. سکنه آن 53 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
ده کوچکی است از بخش مرکزی شهرستان ساوه.
قلعه شیرخان روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان ساوه در استان مرکزی ایران.
این روستا در دهستان قره چای قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۴۶۲ نفر ( ۱۲۱ خانوار ) است.
💡 شیرخان پس از مرگ پدر به خدمت شاه عباس رسید و پس از فتح قندهار بهدست شاه عباس (سال ۱۰۳۱ ه.ق) الکای پوشنگ که جایگاه پدرانش بود به وی داده شد و در آن ولایت تمکن و استقلال یافت.
💡 شیرخان فرزند حسن خان بن عبدالقادر افغان ترینی بود که پدرش در زمان شاه تهماسب یکم تابع و خراجگزار سلطان حسین حاکم قندهار بود. هنگامیکه قندهار در سال۱۰۰۳ ه.ق به تصرف گورکانیان درآمد، حسن خان نتوانست در جایگاه خود اقامت کند و در سال(۱۰۱۱ ه.ق) با بستگان خود به خراسان آمد و در زمرهٔ ملازمان شاه عباس اول قرار گرفت و در ولایت فراه استقرار یافت.
💡 شورش شیرخان افغان در خلال سال ۱۰۴۰ه.
💡 محتوای نامه چنانکه انتظار میرفت به نظر شاه جهان رسید و او بیدرنگ شیرخان را از میان اطرافیان خود حذف و از منصبش عزل کرد.