قتیل الجن

لغت نامه دهخدا

قتیل الجن. [ ق َ لُل ْ ج ِن ن ] ( اِخ ) لقب سعدبن عباده بزرگ طائفه خزرج. رجوع به سعدبن عبادة شود.

فرهنگ فارسی

اضافی لقب سعد بن عباده بزرگ طلائفه خزرج.

جمله سازی با قتیل الجن

مردار میرود به حقیقت نزاریا هرکو به تیر عشق چو مجنون قتیل نیست
درکربلا ز خنجر بیداد، شد قتیل صد پاره اوفتاد تنش در صف قتال
مریض شوق نباشد ز درد عشقش باک قتیل عشق نباشد ز تیغ تیزش بیم
درست تا بشناسد قتیل قاتل خود را به زیر تیغ غمت آنقدر مجال ندارد
با او بزی بدولت و با او بمان بعز بد خواهتان ذلیل بداندیشتان قتیل
گردون بانتقام قتیلان روز بدر نگذاشت یکستاره به هفت آسمان من
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ارمنی فال ارمنی فال امروز فال امروز