شکر تیار

لغت نامه دهخدا

شکرتیار. [ ش َ ک َ ] ( اِ مرکب ) شکرتیغال. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شکرتیغال شود.

فرهنگ فارسی

۱ - گیاهی است خار دار از مرکبان به شکل خارخاسک که گلهایش به شکل گلوله ای خاردار و آبی رنگ در انتهای ساقه قرار دارند. این گیاه در سراسر دنیای قدیم می روید. بر روی برگها و ساقه این گیاه حشره ای از راسته قاب بالان به نام خزوکک جهت حفظ تخمها و نوزاد خود پیله ای می بندد به قدر یک فندق که سفید رنگ است. نوزاد پس از آن که به حیوان بالغ بدل شد پیله را سوراخ می کند و از آن خارج میگردد. جنس پیله این حیوان که از ترشحات گیاه شکر تیغال ساخته شده ترکیبی از مواد سلولزی و نشاسته و مواد ازته و به مقدار زیاد ( در حدود ۲۵ درصد ) قند مخصوصی به نام ترهالوز است. در طب قدیم از این پیله که به نام شکر تیغال یا گل تیغال می نامند. خار شکر رعی الابل شوک الجمال شوک الجمل شکر تیار. ۲ - پیله ای که حشره خزوکک بر روی اندام های گیاه تیغال می بندد.

جمله سازی با شکر تیار

آفتاب بابی مبارک شد هلال طالعت کاخ تیار از طالع او می کند چرخ برین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
منعقد یعنی چه؟
منعقد یعنی چه؟
افتخار یعنی چه؟
افتخار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز