روایی سازه ای
جمله سازی با روایی سازه ای
متاع از مشتری یابد روایی به دیده قدر گیرد روشنایی
آنجا که رای روشنم از رخ کشد نقاب آیینه را روایی بازار بشکند
از آن روایی بازار کم عیارانست که در میان محک امتحان نمیباشد
بازار قضاگر شکن آرد برد از نو نقد فلک از سکه نام تو روایی
درم، خوار ازان شد به چشم کرم که از سکه گیرد روایی درم
به شعر روان گفت مدحت روانم روایی فزون است شعر روان را