رفتگی فرسایشی

فرهنگستان زبان و ادب

{erosive wear} [خوردگی] نوعی رفتگی در جدارۀ داخلی تجهیزات انتقال شاره ها که براثر برخورد ذرات جامد یا فرسایش دوغابی یا برخورد قطرک های مایع یا فرسایش کاواکی پدید می آید

ویکی واژه

نوعی رفتگی در جدارۀ داخلی تجهیزات انتقال شاره‌ها که براثر برخورد ذرات جامد یا فرسایش دوغابی یا برخورد قطرک‌های مایع یا فرسایش کاواکی پدید می‌آید.

جمله سازی با رفتگی فرسایشی

عراق ناگهان خود را در میان یکی از طولانی‌ترین و ویرانگرترین جنگ‌های فرسایشی قرن بیستم یافت. در طول جنگ ارتش عراق از سلاح‌های شیمیایی علیه نیروهای ایرانی و جدایی‌طلبان کُرد استفاده کرد.
فون بک دو لشکر زرهی به این موقعیت گسیل کرد. او نیروهای خود را به مدت طولانی درگیر یک نبرد فرسایشی در ناحیه وورونژ نگاه داشت و حتی پس از صدور هیتلر بر متوقف کردن آن، به این درگیری ادامه داد.
«آدم‌جعبه‌ای» یکی از فرسایشی‌ترین و پیچیده‌ترین آثار کوبو آبه در زندگی ادبی‌اش است که نگارشش شش‌سال زمان برد و گویا آبه برای جمع‌آوری تصاویر و تجربه‌ی بی‌هویتی آن، خودش روزگاری را با تجربه‌ی زندگی در جعبه سپری کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن فال ارمنی فال ارمنی