ذوالنون اکبر

لغت نامه دهخدا

ذوالنون اکبر. [ ذُن ْ نو ن ِ اَ ب َ ] ( اِخ ) صورتی یا مصحفی از زینون است. رجوع به زینون اکبر و رجوع به ذنن الیائی شود.

فرهنگ فارسی

صورتی یا مصحفی از زینون است.

جمله سازی با ذوالنون اکبر

💡 چو ذوالنون در دل نونست بدخواهش بچاه اندر رهائی نیست او را گرد رهائی بود ذوالنون را

💡 ذوالنون مصرى گفت: به گورستانى بگذشتم. زنى را ديدم گورى چند درپيش گرفته و مى گفت؛ شعر:

💡 صبر و جزع   ذوالنون مصرى گفت: به گورستانى بگذشتم. زنى را ديدم گورى چند درپيش گرفته و مى گفت؛ شعر:

💡 یکی خود را به طمع آن به گردون برده چون نمرود یکی خود را ز بیم آن به آب افگنده چون ذوالنون

💡 سوسماران همه را چشمه حیوان مشرب از قضا دان که بود ماهی ذوالنون تشنه

💡 تو از جهلی به ملک اندر چو فرعون من از علمم به سجن اندر چو ذوالنون

یوخ یعنی چه؟
یوخ یعنی چه؟
سربسته یعنی چه؟
سربسته یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز