دیانت گری

لغت نامه دهخدا

دیانت گری. [ ن َ گ َ ] ( حامص مرکب ) پارسائی و عدالت و صداقت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

پارسائی و عدالت و صداقت.

جمله سازی با دیانت گری

💡 جدایی دین از سیاست از اصول دیانت بهائی محسوب می‌شود. به گفته عبدالبهاء دخالت علماء در سیاست فاجعه‌بار و خطرناک خواهد بود. نقش دین ترویج اخلاق در جامعه است نه حکمرانی. دین و سیاست باید نقشی جداگانه بازی کنند. نظم اجتماعی علاوه بر نیاز به یک حکومت عادل و کارآمد به انضباط اخلاقی نیز نیازمند است که توسط دین ترویج می‌شود.

💡 نماز در یهودیت (در عبری: تفیلا תפלות) و در جمع تفیلیم یا تفیلوت خوانده می‌شود. توضیحات دقیق در باب آن‌ها را می‌توان در سیدور یا بخش‌های میشنا کتب سنتی دعای دیانت یهودی جست.

💡 در نهادهای انتصابی، افراد در مقام مشاور، اما بدون اختیارِ تصمیم‌گیری، شرکت دارند. در نهادهای انتخابی، اختیار تصمیم‌گیری نه در اختیار فرد بلکه در اختیار کل جمع است. از آنجایی که در دیانت بهائی طبقه روحانی نظیر ساختار کشیشی- کلیسایی یا ولایت فقیهی وجود ندارد، آن عنصر سازمان یافتهٔ مذهبی که به‌طور سنتی با سرکوب زنان همراه بوده، کاملاً حذف شده‌است.

💡 دیانت بهائی رابطهٔ جنسی را بخشی طبیعی از زندگی انسان در نظر می‌گیرد و غریزه و میل جنسی را سرکوب نمی‌کند ولی راه مشروع و صحیح ابراز آن را فقط در ازدواج می‌بیند. بدین ترتیب هرگونه رابطهٔ جنسی قبل از ازدواج و خارج از ازدواج نهی شده‌است.> همجنس‌گرایی نیز در دیانت بهائی نهی شده‌است.

محنت یعنی چه؟
محنت یعنی چه؟
نجات یعنی چه؟
نجات یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز