خامه ٔ زرین

لغت نامه دهخدا

خامه زرین. [ م َ / م ِ ی ِ زَرْ ری ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) کنایه از خطوط شعاعی آفتاب باشد. ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || خطی که با طلا نویسند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

کنایه از خطوط شعاعی آفتاب باشد.

جمله سازی با خامه ٔ زرین

ز نسبت سخنم بر زبان خامه داد گرفته است مزاج زلال حیوانی
صائب به غیر خامه شکرفشان تو امروز کیست طوطی شکر مقال هند
بروزنامه عمر تو بی سخا و کرم دمی کرام نرانند خامه بر طومار
بر اوراق سمن ریحان همی کاشت به خامه حال هجران عرضه می داشت
نه آن حرف است کاندر نامه گنجد بیانش در زبان خامه گنجد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روزگار یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
گاییدن یعنی چه؟
گاییدن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز