خاله بازه

لغت نامه دهخدا

خاله بازه. [ ل ِ زِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خورخوره بخش دیواندره شهرستان سنندج. واقع در 40 هزارگزی باختر دیواندره بین عزیزآباد و گاوکج.ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای مناطق سردسیری. 148 تن سکنه دارد که سنی مذهب و کردی زبانند. آب این ده از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی زنان جاجیم بافی و راه آنجا مالرو میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان خور خوره بخش دیواندره شهرستان سنندج.

جمله سازی با خاله بازه

سوسن طاقدیس نویسندگی را از داستان بی‌پایان نوشته میشائل انده، ارباب حلقه‌ها نوشته جی. آر. آر. تالکین، موش و گربه نوشته عبید زاکانی، خاله سوسکه با بازنویسی بیژن مفید یاد گرفت.
به هر حال از منابع اسلامى و منابع مسيحى استفاده مى شود كه يحيى پسر خاله (عيسى) بوده است.
این روستا در دهستان خاله‌سرا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۰۰۸ نفر (۱۰۱۰خانوار) بوده‌است.
این روستا یک خانه بزرگ استخر دار نیز دارا می‌باشد کشت مردم جو گندم یونجه می‌باشد و بخشی هم دامداری میکنند ماننده حسین خاله زا نامدار ‌
خسرو صالحی اثری پژوهشی را با عنوان خاله سوسکه در سال ۱۳۸۷ راهی بازار کتاب نموده‌است. در این اثر ۴۰۰ صفحه‌ای، ۱۵۰ روایت منتشر شده از متل خاله سوسکه بررسی شده‌است. این کتاب دارای یک مقدمه ۴۰ صفحه‌ای است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لحظه
لحظه
نکس
نکس
الم
الم
کس شعر
کس شعر