حسین زعفرانی

لغت نامه دهخدا

حسین زعفرانی. [ح ُ س َ ن ِ زَ ف َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن علی اصفهانی مکنی به ابوسعید. محدث، مفسر. او راست: المسند. وی در 369 هَ. ق. 979 م. درگذشت. ( معجم المؤلفین از سیر النبلاء ج 10 ص 277 ) ( عیون التواریخ ج 12 ص 186 ) ( الوافی ج 11 ص 110 ) ( طبقات المفسرین سیوطی 12 ) ( تذکرة الحفاظ ج 3 ص 157 ) ( ایضاح المکنون ) ( هدیة العارفین ج 1 ص 305 ).

فرهنگ فارسی

ابن محمد بن علی اصفهانی مکنی بابوسعید محدث مفسر اوراست المسند

جمله سازی با حسین زعفرانی

ز دو چیز گیرند مر مملکت را یکی پرنیانی‌ یکی زعفرانی‌
بصحرا ستد زعفران جای گلها وزان گشت روی زمین زعفرانی
گفتیم رخساره تو زعفرانی از چه شد سر این روزی ز شاخ ارغوان خود بپرس
دلا گر مرا تو ببینی ندانی به جان آتشینم به رخ زعفرانی
شنبلیدی گشت از آشوبش نباتِ مرغزار زعفرانی گشت از آسیبش درخت بوستان
هر آن که روی تو را رنگ ارغوانی داد مرا ز عشق تو رخسار زعفرانی داد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کیری
کیری
احتساب
احتساب
سلیم
سلیم
ملکا
ملکا