تنده یاخته
جمله سازی با تنده یاخته
در سال ۱۹۹۰ ولف (Wolff) و همکاران بهطور اتفاقی در طی آزمایش نوعی لیپوزوم برای انتقال دیانای به درون یاختهها، مشاهده کردند پلاسمید واجد یک ژن در یاختههای ماهیچههای اسکلتی موش باعث بیان ژن حامل خود گردید و این مشاهده، اولین پایههای کاربرد دیانای واکسن شد. در سال ۱۹۹۳ ژن نوکلئوپروتئین ویروس آنفلوآنزا بهعنوان نخستین ایمونوژن برای تولید دیانای واکسن بهکار گرفته شد.
ویژگی عمومی همهٔ یاختههای بنیادی، «خودنوزایی» آنها از طریق تقسیم میتوز است. به این صورت که یکی از دو یاختهٔ دختری حاصل از تقسیم هر یک از یاختههای بنیادی، همانند یاختهٔ مادر باقی میماند و دیگری وارد مسیر تمایز میشود. یکی از معروفترین مثالها در این مورد، تشکیل لنفوسیت تی خاطره در کنار پلاسموسیت حاصل از تقسیم یک لنفوسیت بی فعال شدهاست.
در زیستشناسی مولکولی، به دگرگونی ژنتیکی یاخته، برآمده از جذب مستقیم، پیوستگی، و بیان مواد ژنتیکی بیرونی (دیانای برونزاد) از محیط پیرامونی آن و کشیدن این مواد ژنتیکی از میان غشای (پوستهٔ) یاخته به درون آن، تراریختی میگویند.
سلولهای برچسب گذاری (به عنوان مثال یاخته بنیادی، سلولهای دندریتیک) با نانوذرات اکسید آهن یک ابزار جدید جالب برای نظارت بر این سلولهای برچسب شده در زمان واقعی توسط توموگرافی رزونانس مغناطیسی امآرآی میباشد.
تمامی محتوای سلولهای موجودات زنده پروکاریوت (جانداری که یاختههای آن هسته واقعی و غشای هسته ندارند) (مانند باکتریها که فاقد هسته سلولی هستند) درون سیتوپلاسم گنجانده شدهاند.
مریستم نخستین: عبارت است از یاختههایی که مستقیماً از تقسیم سلولهای جنینی به وجود میآید. لپهها از تقسیم سلولهای نزدیک به پرومریستم ساقه به وجود میآیند همچنین یاختههای ریشه چه و ساقه چه فقط تا زمانیکه دانه جوانه میزند فعالند، که این فعالیت سبب خروج ریشه و ساقه از دانه میشود، از این مرحله به بعد یاختههای پرومریستمی فعال شده و باعث ادامه رشد ریشه و ساقه میشود.