بیخ خرک
ویکی واژه
جمله سازی با بیخ خرک
به خود گفت بیخ امیدم برست مرا کار ازین پیر آید درست
پیش از آن کش افکند از بیخ و بن سیل اشگ و دود آه رنجبر
سیل جفایت ار بکند بیخ هستیم حاشا که در اساس وفایم فتد خلل
همانگه گمان برد روشن دلم که من بیخ کین از جهان بگسلم
تو با دوست یکدل شو و یک سخن که خود بیخ دشمن برآید ز بن
ثمر عمر، عقل و تجربت است تجربت بیخ علم و معرفت است