بور طخیله

لغت نامه دهخدا

بورطخیله. [ طَ ل َ ] ( معرب، اِ ) معرب لاتینی بورتیسله. نیلوفر باغی. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) نیلوفر باغی

جمله سازی با بور طخیله

بران بور سرکش برافکند زین روان شد سوی مرز توران زمین
سپهبد چو آندید برکاشت بور برآورد چون شیر غرنده شور
همان بور چوگانیِ باد‌پای به صد زخم چوگان نجنبد ز جای
روان گشت دیو از بر راه دور بتازید در راه یک ماهه بور
گویی او بور سمندست و منم بیژن گیو گویی او رخش بزرگست ومنم رستم زال
سنتز صنعتی دی بوران شامل احیا تری‌فلورید بور توسط سدیم هیدرید، لیتیم هیدرید یا لیتیم آلومینیوم هیدرید انجام می‌شود.
بُر یا بور در زبان تالشی به‌معنی خار، اُ نشانه جمع، دی به‌معنی روستا و گاه پسوند مکان است و معنای کامل برادیگاه مکانی با خارهای فراوان است.