لغت نامه دهخدا
بهرام جوبینه. [ ب َ م ِ ن َ ] ( اِخ )رجوع به بهرام و بهرام چوبین و بهرام چوبینه شود.
بهرام جوبینه. [ ب َ م ِ ن َ ] ( اِخ )رجوع به بهرام و بهرام چوبین و بهرام چوبینه شود.
💡 بهرام در رباطت طبعت بسی نماند تا سر برآورد بگریبان راوشی
💡 بدو گفت بهرام کاینست راست برین راستی پاک یزدان گواست
💡 ز بهرام چوبین یکی نامه داشت همان نامه پوشیده در جامه داشت
💡 شاه بهرام آنشهی کاندر جهان تا جهان را شاه باید شاه باد
💡 بدو گفت بهرام کو خود مباد که گیرد ز شوم اخترش نیز یاد
💡 بپرسید بهرام از شهره زن کجا رفتی این وقت ازین انجمن؟