افتابه داری

لغت نامه دهخدا

( آفتابه داری ) آفتابه داری. [ ب َ / ب ِ ] ( حامص مرکب ) کار آفتابه دار. || ( اِ مرکب ) آنجای که آفتابه در آن دارند.

فرهنگ فارسی

( آفتابه داری ) ۱ - شغل و عمل آفتابه دار ۲ - محلی که آفتابه در آن دارند.

جمله سازی با افتابه داری

زیرا که تو صد منی شدی در دیدار تو رنگ خزان داری و من رنگ بهار
چو فرصت داری ایدر راحتی جوی که گردد آرزوی پخته‌ات خام
اگرچه هست تو را دیگری مکن خوارم به حال زار من خسته گر نظر داری
واگاه نیستی که یکی افعی داری گرفته تنگ و خوش اندر بر
این پسر را که تو داری نه عجب گر رضوان آید از خلد پی تهنیت از بوالبشرت
که تا من برآیم به جایی بلند بگویم همان را که داری پسند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اگزجره یعنی چه؟
اگزجره یعنی چه؟
ضامن یعنی چه؟
ضامن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز