اعتذار پذیرفتن
فرهنگ فارسی
جمله سازی با اعتذار پذیرفتن
موافقان این نوع از مجازات به حق مظلوم بر قصاص و تأثیرات پیشگیرانهٔ آن اشاره میکنند؛ اما این برهانها از طرف بسیاری پذیرفتنی نیست.
بیخ امیدم می کنی کارم به هم بر می زنی چون آخرم رد می کنی اول پذیرفتن که چه
ضرورت است که فرزند پند بشنود آری ولی قبول پذیرفتن ای پدر نتواند
است. در این حالت منطقی است که نفر دوم پیشنهادهای بالای ۴۰ دلار را بپذیرد، زیر ۴۰ دلار را رد کند و پذیرفتن یا رد کردن ۴۰ دلار برایش تفاوتی نداشته باشد.
در زمان هخامنشیان بهدلیل پذیرفتن دین مزدیسنا توسط شاهنشاهان هخامنشی و وجود سرو کشمر و آتشکده کشمر؛ شهر دارای رونق بسیاری شد و به یکی از مراکز دینی ایران تبدیل شدهبود.
او در یک پروندهٔ قتل جنایتکار شناخته شدهاست … رفتار بیپروای دکتر کانراد موری در این پرونده ثابت کرد که او برای جامعه خطرناک است … امنیت جامعه ایجاب میکند که تا زمان اعلام مجازات در حبس بماند … وثیقه پذیرفتنی نیست.