اسکندر عمون
فرهنگ فارسی
جمله سازی با اسکندر عمون
ایا در ملک شاهنشه سَدادت سد اسکندر و یا در دین پیغمبر رُسومت فر اَفْریدون
ور چو اسکندر شوی با تاج و تخت یا فریدونی شوی با حظّ و بخت
آن چه اسکندر طلب کرد و ندادش روزگار جرعهای بود از زلالِ جام جانافزای تو
تادمد آینه مهر و چمد ساغر ماه عمر خضرت بود و طنطنه اسکندر
ملک اسکندر و دارائی دارا چون شد؟ باش درویش و مکش زحمت دارائی را
ز نوشِروان و اسکندر چرا باشم سخنگستر که سلطان بندگان دارد چو نوشروان و اسکندر