لغت نامه دهخدا
ابیه سلطان. [ ؟ س ُ ] ( اِخ ) از امرای رستم بیک بن مقصودبیک بن امیر حسن بیک. رجوع به حبط2 ص 333، 334، 335 شود.
ابیه سلطان. [ ؟ س ُ ] ( اِخ ) از امرای رستم بیک بن مقصودبیک بن امیر حسن بیک. رجوع به حبط2 ص 333، 334، 335 شود.
💡 سلطان مسعود زمستان سال ۴۳۱ ه.ق را در نیشابور سپری کرد و سپس در جهت دستیابی به طغرل از آن شهر خارج شد.
💡 سلطان الفرحان (عربی: سلطان الفرحان؛ زادهٔ ۲۵ سپتامبر ۱۹۹۶) بازیکن فوتبال اهل عربستان سعودی است.
💡 به شیرش در شده خوبی مگر با جان برون آید گدا گر خود شود سلطان گدا را خو گدا باشد
💡 زه ایسلطان نشان سلطان که اندر مشرق و مغرب چو تو سلطان نشان سلطان نخواهد بود تا محشر
💡 سرو نازان بین که گوئی این جهان لعبتی پیش سلطان در قبای آن جهانی آمد است
💡 از غم سلطان جگرها خون شد آنگه ملک را راستی از خون تازه مشک ناب آمد پدید