ضامن

ضامن

ضامن در زبان فارسی به معنای تضمین‌کننده یا کسی که مسئولیت چیزی را بر عهده می‌گیرد است.

در زمینه مالی و حقوقی این عنوان به شخصی نسبت داده می‌شود که مسئولیت پرداخت بدهی یا انجام تعهدات مالی یک فرد دیگر را بر عهده می‌گیرد. به عبارت دیگر، اگر فرد اصلی نتواند به تعهدات خود عمل کند، ضامن موظف به پرداخت یا جبران خسارت خواهد بود.

در زمینه اجتماعی و اخلاقی ضامن می‌تواند به معنای کسی باشد که در یک موقعیت اجتماعی یا اخلاقی، مسئولیت و حمایت از فرد یا گروهی را بر عهده می‌گیرد.

واژه ضامن در زمینه ابزار به معنای یک مکانیزم یا سیستم ایمنی است که عملکرد خاصی را تضمین می‌کند و از بروز خطرات یا خرابی‌ها جلوگیری می‌کند. مانند ضامنی که در چاقو یا اسلحه به کار می‌رود و از حرکت ناخواسته یا خطرناک ابزار جلوگیری می‌کند.

لغت نامه دهخدا

ضامن. [ م ِ ] ( ع ص، اِ ) پذیرفتار. ( دهار ). پذرفتار. ( منتهی الارب ) ( دهار ). کفیل. ( منتهی الارب ). حَمیل. تاوان دار. ( دهار ) ( مؤیدالفضلا ). پایندان. ( مهذب الاسماء ). ضَمین. ج، ضوامن ( منتهی الارب )، ضامنون، ضُمناء. ( مهذب الاسماء ): دریغ اریارق که اقلیمی ضبط توانستی کردن جز هندوستان و من [ خواجه احمد حسن ] ضامن وی بودمی. ( تاریخ بیهقی ص 229 ).

فرهنگ معین

(مِ ) [ ع. ] ۱ - (اِفا. ) کفیل، ضمانت - کننده، به عهده گیرندة غرامت. ۲ - (اِ. ) نوعی وسیلة دگمه مانند در بعضی ابزارها به ویژه چاقو.، ~ آهو لقب امام رضا (ع ).

فرهنگ عمید

۱. عهده دار غرامت، کفیل، ملتزم.
۲. (حقوق ) کسی که می پذیرد بدهکار یا گناهکار را در موقع معیّن به دادگاه تحویل دهد.
۳. نوعی وسیلۀ دکمه مانند در برخی وسایل، به ویژه در نوعی چاقو.
* ضامن آهو: [عامیانه] لقب امام رضا.
* ضامن دَرَک: (حقوق ) کسی که بپذیرد که هرگاه عیب ونقص یا ایرادی در کالای فروخته شده پیدا شد از عهدۀ خسارت خریدار برآید.

فرهنگ فارسی

کفیل، ملتزم، عهده دارغرامت، پایندان، پذیرفتار
( اسم ) ۱ - کسی که عهده دار غرامت گردد پذیرفتار پایندان کفیل جمع: ضوامن ضمنائ ضامنین. یا ضامن آهو. لقب امام رضا نزد عوام لیکن ضمانت از آهو به علی بن حسین ع است یا ضامن تن. کسی که ضامن شود که مدیون یا گناهکار را به وقت حاجت تحویل دهد. ۲ - دگمه ای در چاقو که چون چاقو را باز کنند بدون فشار دادن آن چاقو بسته نمی شود

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:ضمان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آن که ضمانت کسی را در اموال کند ضامن (ضمین) نامیده می شود، همین ضمانت اگر در امور بدنی باشد از آن تعبیر به کفیل و کفالت می شود.
۱. ↑ جابری عربلو، محسن، فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامی، ص۱۲۴.
منبع
فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامی (درباب معاملات)، تحقیق و نگارش محسن جابری عربلو، ص۱۲۲. رده های این صفحه: ضمان | فقه
[ویکی اهل البیت] ضمان، متعهد شدن به مالی است که در ذمه شخصی برای دیگری ثابت می باشد.
امور زیر در صحت ضمان شرط می باشد:
شرط مخصوص طلبکار: به علت ورشکستگی از تصرف در اموال ممنوع نباشد.
الف) شرایط رجوع ضامن، یا ورثه او به بدهکار:
ب) احکام ضمان دین حال و مدت دار:

جملاتی از کلمه ضامن

مسلسل ام‌پی ۴۰ دارای گلنگدن باز و مسلح‌شونده به صورت خودکار با لگد شلیک بود. تنها حالت تیراندازی تمام خودکار بود اما نواخت تیر پایین امکان شلیک تک تیر را با کنترل ماشه فراهم می‌کرد. در تولیدات اولیه ام‌پی ۳۸ دسته چخماق به شکل ثابت به گلنگدن متصل بود اما در اواخر تولید ام‌پی ۳۸ و تمامی تولیدات ام‌پی ۴۰ این دسته به قطعه جدایی تبدیل شد که با قفل کردن آن موجب ایجاد حالتی برای در ضامن قرار دادن سلاح نیز شد.

پاس‌بخش عضوی از پاسدارخانه است که توسط مسئول پاسدارخانه انتخاب شده و مستقیماً از او دستور می‌گیرد. وظیفه او نظارت و هماهنگی پستها و نظارت بر عملکرد نگهبان (وضعیت هوشیاری، مسلح یا به ضامن بودن سلاح و غیره) است.

این گواهینامه می تواند نشان دهنده کیفیت و امنیت پرواز یک ایرلاین باشد و از اهمیت بالایی برخوردار است. گواهینامه آیوسا که گواهینامه امنیت پرواز نیز نامیده می شود ضامن کیفیت و ایمنی پرواز یک ایرلاین محسوب می شود و تمام ایرلاین هایی که عضو انجمن یاتا باشند موظف به دریافت این گواهینامه هستند.

ارمنستان شدیدا اعتراض کرده‌است که حمله روسیه به اوکراین، حواس روسیه را از آنچه که خود مسکو وجودش را "نقشی به عنوان ضامن امنیت در قفقاز جنوبی" معرفی می‌کند منحرف کرده‌است.
این قانون توسط فرماندار مستعمرهٔ کنتیکت برای تأیید چارلز دوم پادشاه انگلستان به لندن برده شد، و پس از تأیید به صورت منشور سلطنتی درآمد و لازم‌الاجرا شد. در آن زمان، حکومت بریتانیا به این قانون به عنوان ضامن بقای نظم و ترتیب در مستعمره کنتیکت نگاه می‌کرد، اما بخش‌هایی از آن بعدها الهام‌بخش قانون اساسی ایالات متحده آمریکا شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم