کشوف

لغت نامه دهخدا

کشوف. [ ک َ ] ( ع ص )ماده شتری که در هرسال باردار شود. ( مهذب الاسماء ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). ناقه بر آبستن گشنی کرده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
کشوف. [ ک ُ ]( اِ ) پراگندگی. افشاندگی. انتشار. ( ناظم الاطباء ).

جمله سازی با کشوف

در خلاصه عشق آخر شیوه اسلام کو در کشوف مشکلاتش صاحب اعلام کو