کشر

لغت نامه دهخدا

کشر. [ ک َ ] ( ع اِ ) نوعی از آرمیدن با زن. کاشر مثله و لافعل لهما. ( منتهی الارب ).
کشر. [ ک َ ] ( ع مص ) دندان سپید کردن شتر و شیر و نرم خندیدن. ( منتهی الارب ). || تبسم کردن مرد و دندان آشکار کردن. یقال کشر فلان عن اسنانه؛ ای ابداها یکون فی الضحک و غیره. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
کشر. [ ک َ ش َ ] ( ع اِ ) نان خشک. || خوشه انگور که بارش خورده باشند. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
کشر. [ ک َ ش َ ] ( ع مص ) گریختن. ( منتهی الارب ).
کشر. [ ک ُ ش َ ] ( اِخ ) نام موضعی است در صنعای یمن. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نام موضعی است در صنعای یمن

جمله سازی با کشر

💡 بر خلاف دیدگاه کشر، شائول موفاز، رئیس وقت ستاد ارتش اسرائیل، در مصاحبه با روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارونوت در سال ۱۹۹۹ گفت: «به یک تعبیر، هرچند بیان این مسئله دردناک است، سرباز ربوده‌شده، برخلاف سرباز مرده، معضلی ملی است.» در پاسخ به این سؤال که آیا منظورش رون آراد (ناوبر نیروی هوایی اسیرشده در سال ۱۹۸۶) و ناخشون واکسمن (سرباز ربوده‌شده در سال ۱۹۹۴ که طی عملیات نجات نافرجام جان باخت) است، او پاسخ داد «طبعاً و نه تنها [این‌ها]».

کس کش یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
سایکو یعنی چه؟
سایکو یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز