ژانسن

لغت نامه دهخدا

ژانسن. [ س ِ ]( اِخ ) آبراهام. نقاش فلاماندی ( 1575 - 1632 م. ).
ژانسن. [ س ِ ] ( اِخ ) ژان. مورخ کاتولیک آلمانی. مولد وی کسانتن و مؤلف تاریخ ملت آلمان است ( 1829 - 1891 م. ).
ژانسن. [ س ِ ] ( اِخ ) ژول. عالم طبیعی و ستاره شناس فرانسوی ( 1824 - 1907 م. ).

جمله سازی با ژانسن

بر پایه دیگر کارهای مزون ژانسن در آن دوره می‌شود گمان برد که در داخل عمارت، پرده‌های ضخیم و تیره (که از بلژیک آورده شده بودند) که از زیر سقف تا کف کشیده شده‌اند. سقف با گچ‌بری کلاسیک اما ساده و بدون ازدحام، دیوارها با کاغذ دیواری بدون طرح و رنگی که با پرده‌ها تناسب دارند، شومینه‌های بزرگ اما ساده با دورکاری سنگ مرمر و مجسمه‌های کلاسیک (با سنگ‌تراشیهای روح‌الله میرزائی). درهای چوبی سنگین، متعلق به یک قصر فرانسوی بودند و دور آنها گچ‌کاری با طرح گل بود.
آذین‌های درونی این خانه کار شرکت فرانسوی مزون ژانسِن بود که از اواخر سده ۱۹ (میلادی) برای ثروتمندان و خانواده‌های پادشاهی، طراحی داخلی می‌کرد. بزرگ‌ترین پروژه این شرکت در ایران طراحی خیمه‌های جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران بود. ثابت از حدود ده سال پیش از ساخت این خانه با شرکت ژانسِن (که در ۱۹۷۳ تعطیل شد) آشنایی داشت و حتی در ۱۹۵۰ از ژول لِلو که برای مزون ژانسن کار می‌کرد خواست تا آپارتمانش را در نیویورک طراحی کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال احساس فال احساس فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال مکعب فال مکعب