لغت نامه دهخدا
هفت چاه. [ هََ ] ( اِخ ) دهی است از بخش حومه و ارداک از شهرستان مشهد که 56 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و محصول عمده اش غله، بنشن و چغندر است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
هفت چاه. [ هََ ] ( اِخ ) دهی است از بخش حومه و ارداک از شهرستان مشهد که 56 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و محصول عمده اش غله، بنشن و چغندر است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
💡 پيش از اين مى دانستيم كه روز پنجشنبه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم درخواست قلمو كاغذ نمود كه با جو سازى مانع آودن آن و انصرافرسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از پيگيرى و نگارش وصيت گرديد....و بعد مىبينيم كه دو و يا سه روز بعد در حاليكه بيمارى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلمشدت مى يابد، و به قول عايشه هفت مشك آب از هفت چاه مختلف، روى پيامبر صلى اللهعليه و آله و سلم خالى مى كنند، تا پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بتواند به مسجدبرود و با مردم نماز گذارد، و خطبه ايراد كند، و براى شهداى احد طلب مغفرت نموده وپس از سفارش راجع به انصار از رحلت خود خبر دهد و ابوبكر گريان شود، آنگاهپيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به او دلدارى داده بگويد: ابوبكر؛ خود را آزار مده،همه درهائى كه به مسجد باز مى شود بنديد، جز در ابوبكر را...! (476).
💡 و نيز اين يك مسئله طبيعى است كه هر روز بيمارى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلمشديدتر مى شده، چنانچه عايشة گفت: هفت مشك آب، از هفت چاه آب، روى پيامبر صلىالله عليه و آله و سلم خالى كرديم. و اكنون به اين نكته توجه شود: چرا حديث بستندرها دچار سرنوشت، حديث كاغذ و قلم نگرديد، و در اينجا به ساحت قدس نبوى اهانت نشد؟در حالى كه بيمارى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم شديدتر بود.