ناسخه

لغت نامه دهخدا

( ناسخة ) ناسخة. [ س ِ خ َ ] ( ع ص ) تأنیث ناسخ.
- آیة ناسخة؛ آیه ای از قرآن مجید که زایل کند حکم آیه ای که قبل از آن نازل شده است. ( ناظم الاطباء ).

جمله سازی با ناسخه

💡 و احتمال اينكه مراد از (ما انزل اليهم ) قرآن باشداحتمال بعيدى است، چه قرآن با احكام خود شرايع و احكام آن دو را نسخ كرده؛ با اينحال چگونه ممكن است در آرزوى عمل به انجيل و تورات قرآن هم به آن دو عطف شود و گفتهشود: اگر اهل كتاب تورات و انجيل و قرآن راعمل مى كردند فلان طور مى شد؟! زيرا از نظر قرآن تورات وانجيل عمل كردنى نيستند. ممكن است كسى بگويدعمل به قرآن در حقيقت عمل به انجيل و تورات اصلى هم هست، چه آن دو كتاب به آمدن قرآنبشارت داده و بنى اسرائيل را به عمل و گرويدن به آن توصيه كرده اند، عينا داستانقرآن و آن دو كتاب داستان آيات ناسخه قرآن است با آيات منسوخه آن، يعنى همچنان كهعمل به آيات ناسخه قرآن عمل به همه قرآن استعمل به قرآن ناسخ هم، عمل به تورات و انجيل منسوخ است، زيرا دين خدا واحد است ومزاحمت و دوئيتى بين اديان الهى نيست، چيزى كه هست بعضى از كتابهاى آسمانى وبعضى از احكام يك كتاب مصلحت تشريع آنها موقت و محدود است، و ابدى و هميشگى نيست.