مشک خوشه

لغت نامه دهخدا

مشک خوشه. [ م ُ / م ِ خو ش َ / ش ِ ] ( اِمرکب ) نوعی انگور. ( فرهنگ فارسی معین ):
گر اصل مشک را حکما خون نهاده اند
پس چون ز مشک خوشه همی خون شود روان.عثمان مختاری ( دیوان چ همایی ص 452 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) نوعی انگور: اگر اصل مشک را حکما خون نهادهاند پس چو ز مشک خوشه همی خون شود روان. ( عثمان مختاری )

جمله سازی با مشک خوشه

هزاران خوشهٔ مشکین به مویش چو خوشه سرکشیده گِرد رویش