بوی افزار. [ اَ ] ( اِ مرکب ) ادویه گرمی که درطعام ریزند، مانند فلفل و دارچینی و امثال آن. ( برهان ) ( آنندراج ). بوزار و ادویه. ( ناظم الاطباء ). گرم مصالح به طعام، مثل زیره و قرنفل و قاقله و دارچینی وغیره. ( غیاث ): ببوی افزارها، خوش کرده چون زیره و کرویا و دارچینی و نانخواه و زعفران. ( ذخیره خوارزمشاهی ). || مجمر و بخوردان. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
موادی که به عنوان چاشنی در غذا ریخته می شود، از قبیل فلفل، زردچوبه، دارچین، و مانندِ آن.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ادوی. گرمی که در طعام ریزند مانند: فلفل دارچین و غیره.
جمله سازی با بوی افزار
باشد که گیاه این چند گونه است: دار، درخت، میوه، دانه، گل، اسپرغم، تره، افزار، گیاه، نهال، دارو، چسب، هیزم، بوی، روغن، رنگ و جامه.