خراج گیر

لغت نامه دهخدا

خراج گیر. [ خ َ ] ( نف مرکب ) عَشّار. باژبان. ( یادداشت بخط مؤلف ). آنکه خراج گیرد. آنکه اخذ خراج کند.

فرهنگ فارسی

عشار باژبان

جمله سازی با خراج گیر

محصل مالیات یا خراج گیر فردی است که مالیات‌های پرداخت نشده را از افراد یا شرکت‌ها جمع‌آوری می‌کند. محصلین مالیات معمولاً در ادبیات داستانی به شکل چهره‌ای منفی و شیطانی و در دوران امروزی به صورت وکیل تصویر شده‌اند.[نیازمند منبع]
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
معلق
معلق
مرسوله
مرسوله
کص
کص
دارک
دارک