واژهٔ دست سنگ که به صورت مرکب ثبت شده، در واقع شکل کوتاهشدهای از دستاسنگ است. جهانگیری در فرهنگ خود اشاره کرده و برهان و آنندراج نیز آن را معادل فلاخن دانستهاند. فلاخن، ابزاری جنگی یا شکارگاهی باستانی است که با پرتاب سنگ از فاصلهٔ دور عمل میکرده است. این واژه از ترکیب دو جزء دست و سنگ تشکیل شده که به وضوح به شیوهٔ کارکرد این ابزار اشاره دارد؛ وسیلهای که در آن سنگ با نیروی دست و با استفاده از اصول مکانیکی پرتاب میشده است. برای کسب اطلاعات دقیقتر و جزئیات کاملتر، منابع لغوی قدیمی مانند فرهنگها توصیه میکنند به مدخل اصلی دستاسنگ رجوع شود. در مجموع، دست سنگ نمونهای از واژگان کهن فارسی است که دقت و ایجاز را در توصیف یک ابزار کاربردی به خوبی نشان میدهد و بررسی آن، پیوند عمیق زبان را با فنون و زندگی روزمره در ادوار گذشته آشکار میسازد.
دست سنگ
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
جمله سازی با دست سنگ
بر آشیان ما نبود دست سنگ را بر شاخسار سد ره و طوبی نشسته ایم
تو بدین چشم شوخ و روی چو ماه ببری دل ز دست سنگ سیاه