دستاسنگ

دستاسنگ که در متون کهن با تلفظ [دَ س َ] ثبت شده، یک اسم مرکب فارسی است. این واژه در فرهنگ‌های معتبری همچون برهان، جهان‌گیری و آنندراج به‌عنوان معادلی برای فلاخن در نظر گرفته شده است. فلاخن در واقع نوعی ابزار یا سلاح باستانی است که از دو ریسمان و یک بخش گودال‌مانند تشکیل می‌شده و برای پرتاب سنگ با نیروی گریز از مرکز مورد استفاده قرار می‌گرفته است.

همچنین این ابزار در برخی منابع با نام قلاب‌سنگ نیز شناخته می‌شود که نشان‌دهندهٔ کاربرد و شیوهٔ عملکرد مشترک آن‌هاست. دستاسنگ در گذشته علاوه بر استفاده در شکار و نبرد، در برخی مناطق برای محافظت از مزارع در برابر حیوانات نیز به کار می‌رفته است. این واژه از نظر زبان‌شناسی نمونه‌ای برجسته از ترکیب‌های توصیفی در فارسی است که اجزای آن به خوبی عملکرد ابزار را نمایان می‌سازد.

امروزه اگرچه استفادهٔ عملی از دستاسنگ تا حد زیادی منسوخ شده، اما این واژه و ابزار مربوط به آن به‌عنوان بخشی از میراث فرهنگی و تاریخی در متون و تحقیقات مربوط به فنون و ابزارهای کهن حفظ شده است. مطالعهٔ چنین واژه‌هایی نه تنها در درک بهتر تاریخ فناوری مفید است، بلکه در حفظ و انتقال گنجینهٔ زبان فارسی نیز نقشی اساسی ایفا می‌کند.

لغت نامه دهخدا

دستاسنگ. [ دَ س َ ] ( اِ مرکب ) فلاخن. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ). قلاب سنگ.

فرهنگ معین

(دَ سَ )(اِمر. ) قلاب سنگ، فلاخن.

فرهنگ عمید

= فلاخن

فرهنگ فارسی

( اسم ) فلاخن قلاب سنگ.

ویکی واژه

قلاب سنگ، فلاخن.

جمله سازی با دستاسنگ

فلاخن در متن‌های پارسی به گونهٔ فلاخان، فلخمان، پلخمان، فلماخن، بلخم، دستاسنگ، دست سنگ، قلباسنگ، فلماسنگ، کلاسنگ و کلماسنگ نیز نوشته‌شده‌است. در برخی از شعرهای پارسی نیز به کار رفته‌است 

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال ارمنی فال ارمنی فال عشقی فال عشقی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی