خاکشیر به دو معنا در زبان فارسی به کار میرود. نخست، به گیاهی خودرو از خانواده شببویان اشاره دارد که در طبیعت میروید و دارای ویژگیهای خاصی است. دوم، به دانههای این گیاه اشاره دارد که در طب سنتی به عنوان ملین و خنککننده مورد استفاده قرار میگیرد. این دانهها در درمان برخی از مشکلات گوارشی و همچنین به عنوان یک خنککننده طبیعی در فصلهای گرم سال شناخته شدهاند. در واقع، خاکشیر به عنوان یک گیاه دارویی با خواص مفید، در فرهنگ پزشکی سنتی ما جایگاه ویژهای دارد و مصرف آن میتواند به بهبود سلامت عمومی کمک کند.
خاکشی
لغت نامه دهخدا
- امثال:
خاکشی نبات بحلقم نکرده ای؛ یعنی لطف و محبتی که چنان باید نکرده ای.
فلان خاکشی مزاج است؛ یعنی سازگار و سازنده با هر جریانی است.
- خرد و خاکشی؛ ریزریز. بسیار خرد.
- خاکشی یخ مال؛ خاکشی که بایخ سایند تا سخت سرد شود و بیمار را دهند در بیماری اسهال. رجوع به خاکشو و خاکژی و خاکشیر شود.
|| ( اِ ) حیوانهای ریز برنگ سرخ و مایل بتدویر که غالباً در حوضها که آب مانده دارند پیدا آید.
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
جمله سازی با خاکشی
خاکشی دارای تعدادی اسید چرب، مانند اسید لینوئیک، اسید لینولنیک، اسید اولئیک، اسید پالمتیک و اسید استئاریک است. همچنین که در آن اسانس روغن فرّاری وجود دارد که دارای مواد بنزیل و ایزوسیانات است.