سخن گفتن

واژه‌ی سخن گفتن که در متون کهن با املا و صورت [ س ُ خ َ گ ُ ت َ ] ثبت شده، مصدری مرکب و به‌معنای تکلم و بیان کردن است. این اصطلاح در منابع معتبری چون ترجمان القرآن و المصادر زوزنی به‌عنوان معادلی برای مفاهیمی چون نطق و تکلم به‌کار رفته و دلالت بر توانایی انسان در برقراری ارتباط کلامی دارد. در حقیقت، این واژه بیانگر فرآیند انتقال اندیشه و احساس از طریق زبان است که از دیرباز به‌عنوان یکی از وجوه ممیزه‌ی انسان مورد توجّه ادیبان و فلاسفه بوده است.

در گستره‌ی زبان و ادبیات فارسی، سخن گفتن فراتر از یک عمل ساده‌ی زبانی، حامل بار معنایی عمیق‌تری در حوزه‌ی بیان و مکالمه است. این مفهوم در متون ادبی و عرفانی، گاه به‌معنای ابراز حالات درونی و انتقال مفاهیم ذهنی از طریق کلام منظوم یا منثور به‌کار می‌رود. همچنین، در متون کهن، این واژه با مترادف‌هایی چون نطق، منطق، بیان کردن، گفت‌وگو و مکالمه همراه شده که هر یک بر جنبه‌ای خاص از فرآیند پیچیده‌ی ارتباطات انسانی تأکید دارند.

بنابراین، سخن گفتن به‌عنوان یک مصدر مرکب، تنها به معنای تولید آوا و گفتار نیست، بلکه نمایانگر مجموعه‌ای از توانایی‌های شناختی، فرهنگی و اجتماعی است که در قالب زبان متجلی می‌شود. این واژه در بستر تاریخ زبان فارسی، ظرفیتی غنی یافته و علاوه بر معنای تحت‌اللفظی خود، به‌عنوان نمادی از فرهنگ گفتاری یک تمدن کهن نیز شناخته می‌شود. بررسی سیر تحول معنایی این اصطلاح، خود گواهی بر اهمیت کلام و قدرت بیان در میراث فرهنگی و ادبی ایران زمین است.

لغت نامه دهخدا

سخن گفتن. [ س ُ خ َ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) تکلم. ( ترجمان القرآن ) ( المصادر زوزنی ). نطق. منطق. ( ترجمان القرآن ). بیان کردن. گفتگو. مکالمه:
من سخن گویم تو کانایی کنی
هرزمانی دست بر دستت زنی.رودکی.سخن گفتن کج ز بیچارگی است
به بیچارگان بر بباید گریست.فردوسی.خوارزمشاه در میان آمدی و به شفاعت سخن گفتی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 354 ).
چو هرمز سخن گفتن آغاز کرد
در دانش ایزدی بازکرد.نظامی.چه پروای سخن گفتن بودمشتاق خدمت را
حدیث آنگه کند بلبل که گل با بوستان آید.سعدی.بسخن گفتن او عقل ز هر دل برمید
عاشق آن قد مستم که چه زیبا برخاست.سعدی.

فرهنگ فارسی

۱ - بیان کردن گفتن. ۲ - مکالمه کردن گفتگو کردن.

جمله سازی با سخن گفتن

ز آه سرد و اشک گرم خشک و تر بود دایم لب و چشمم ولی نتوان ز خشک و تر سخن گفتن
سخن گفتن به که ختم است می‌دانی و می‌پرسی؟ فلک را بین که می‌گوید به خاقانی به خاقانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نحوه
نحوه
سلیقه
سلیقه
کصخل
کصخل
فال امروز
فال امروز