تلائم

این واژه از ریشه عربی، به معنای سازواری و سازگاری است و در ادبیات فارسی نیز با همین مفهوم مورد استفاده قرار می‌گیرد. این واژه به حالتی اطلاق می‌شود که اجزا یا عناصر مختلف، بدون تضاد و با هماهنگی کامل، در کنار یکدیگر قرار گیرند و یک کل یکپارچه را تشکیل دهند. این واژه نه تنها به همخوانی ظاهری، بلکه به توافق درونی و همسویی اهداف نیز اشاره دارد.

در حوزه روابط انسانی و اجتماعی، تلائم نقش حیاتی در ایجاد صلح و ثبات ایفا می‌کند. هنگامی که افراد یا گروه‌ها با یکدیگر تلائم داشته باشند، امکان همکاری، تفاهم و حل مسالمت‌آمیز اختلافات فراهم می‌گردد. این سازگاری می‌تواند در سطوح مختلف، از روابط فردی و خانوادگی گرفته تا تعاملات بین‌المللی، مشاهده شود و به پویایی و پیشرفت جامعه کمک شایانی کند.

علاوه بر این، این مفهوم در علوم و فنون مختلف نیز کاربرد دارد. برای مثال، در معماری، به هماهنگی عناصر سازه‌ای و زیبایی‌شناختی اطلاق می‌شود که منجر به ایجاد اثری موزون و پایدار می‌گردد. در فلسفه و منطق نیز، تلائم به انسجام درونی یک سیستم فکری یا مجموعه‌ای از گزاره‌ها اشاره دارد که از هرگونه تناقض عاری باشد. بدین ترتیب، تلائم به عنوان یک اصل اساسی در تحقق هماهنگی و یکپارچگی در ابعاد گوناگون زندگی و دانش بشری شناخته می‌شود.

لغت نامه دهخدا

تلائم. [ ت َ ءُ ] ( ع مص ) سازواری. سازگاری و رجوع به تلاؤم شود.

فرهنگ فارسی

سازواری