کت سعدی
فرهنگ فارسی
جمله سازی با کت سعدی
سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی در کام نهنگان رو گر میطلبی کامی
سعادت تو صفت کردن و سلامت تو به از فسانهٔ سعدی و قصهٔ سلمی
ما گرچه به نطق طوطی خوش نفسیم بر شکر گفتههای سعدی مگسیم
تو هم ز شعر مزن لاف اهلی و بشناس کمال انوری و سعدی و سنایی را
در بساط خود فلک هر اختر سعدی که داشت ریخت در پای سمند آن شه صاحبقران