لغت نامه دهخدا
قرارگاه نطفه. [ ق َ هَِ ن ُ ف َ / ف ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) رحم. زهدان. ( ناظم الاطباء ).
قرارگاه نطفه. [ ق َ هَِ ن ُ ف َ / ف ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) رحم. زهدان. ( ناظم الاطباء ).
رحم زهدان
💡 (سـپـس او را نطفه اى قرار داديم در قرارگاه امن و امانى ) (ثم جعلناه نطفة فى قرارمكين ).
💡 در حـقـيـقت نخستين آيه به آغاز وجود همه انسانها اعم از آدم و فرزندان او اشاره مى كند كههـمـه بـه خـاك بـاز مـى گـردنـد و از گـل بـرخـاسـتـه انـد، امـا در دومـيـن آيـه به تداومنسل آدم از طريق تركيب نطفه نر و ماده و قرار گرفتن در قرارگاه رحم توجه مى دهد.
💡 (نطفه ) به معناى آبى اندك است كه بسيار اطلاق مى شود بر مطلق آب. و كلمه(قرار) مصدر است كه از آن معناى قرارگاه اراده شده تا مبالغه را برساند، و منظوراز (قرارگاه مكين ) رحم زنان است كه نطفه در آن قرار مى گيرد. و كلمه (مكين )صفت رحم است، و توصيف رحم به مكين يا از اين جهت است كه تمكن نگهدارى و حفظ نطفهرا از فساد و هدر رفتن دارد و يا از اين باب است كه نطفه در آن، تمكن زيست دارد.
💡 نخست اينكه منظور از (مستقر) انسانهائى هستند كه آفرينش آنهاكامل شده و در قرارگاه رحم مادر يا در روى زمين گام نهاده اند، و مستودع اشاره به افرادى است كه هنوز آفرينش آنها پايان نيافته و به صورت نطفه اى در صلب پدران هستند.
💡 13 - سپس آن را نطفه اى در قرارگاه مطمئن (رحم ) قرار داديم.