کهنه شدن

لغت نامه دهخدا

کهنه شدن. [ ک ُ ن َ / ن ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) پیر شدن. || فرسوده شدن و کارکرده شدن. ( ناظم الاطباء ). بِلاء. بِلی ̍. اخلیلاق. اندراس. رَثاثَت. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): هم به آن پیراهن است که از دنیا بیرون برده است آن کهنه نشود. ( قصص الانبیاء ص 209 ). رثوثة؛ کهنه شدن رسن و جز آن. ( تاج المصادر بیهقی ). دَرس؛ کهنه شدن جامه. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). رجوع به کهنه شود.

فرهنگ فارسی

پیر شدن ٠ یا فرسوده شدن و کار کرده شدن ٠ بلائ. بلی.اخلیلاق. اندراس رثاثت.

جمله سازی با کهنه شدن

هنگام روشن شدن، سخت‌افزار تمام بیت‌های معتبر را در تمام کش‌ها روی «نامعتبر» تنظیم می‌کند. برخی از سیستم‌ها بیت معتبر را در زمان‌های دیگری نیز روی «نامعتبر» تنظیم می‌کنند، مانند زمانی که سخت‌افزار نظارت گذرگاه چند رئیسه در کش یک پردازنده، یک مخابرهٔ آدرس را از پردازنده دیگری می‌شنود و متوجه می‌شود که برخی از قطعه‌های داده در کش محلی مذکور اکنون کهنه است و باید نامعتبر شود.
یک تصور غلط گسترده وجود دارد که نشان می‌دهد شراب همیشه با کهنگی، یا گذشت زمان بهبود می‌یابد، یا ماندگاری نشانه‌ای از شراب خوب است. برخی از کارشناسان اظهار داشته‌اند که شراب کهنه بیشتری نسبت به شراب‌های تازه مصرف می‌شود. گذشت زمان، شراب را تغییر می‌دهد، اما صددرصد آن را بهبود نمی‌بخشد یا باعث بدتر شدن آن می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دایر شدن یعنی چه؟
دایر شدن یعنی چه؟
اتی یعنی چه؟
اتی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز