لغت نامه دهخدا
کم و بیش گشتن. [ ک َ م ُ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) کم و زیاد شدن:
چو روزی نخواهد کم و بیش گشت
نشاید به همت کم اندیش گشت.امیرخسرو.پس زانو منشین و غم بیهوده مخور
که ز غم خوردن تو رزق نگردد کم و بیش.حافظ.
کم و بیش گشتن. [ ک َ م ُ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) کم و زیاد شدن:
چو روزی نخواهد کم و بیش گشت
نشاید به همت کم اندیش گشت.امیرخسرو.پس زانو منشین و غم بیهوده مخور
که ز غم خوردن تو رزق نگردد کم و بیش.حافظ.
کم و زیاد شدن
💡 موارد دیگری را نیز میتوان کم و بیش در این حوزه دانست، همچون برهان طراحی ضعیف و برهان وحیهای متناقض.
💡 در این کلوبها بازیهای ورزشی فوتبال، بسکتبال و تنیس روی میز وجود دارد و کم و بیش تمامی باشگاهها دارای فعالیتهای پیشآهنگی میباشند.
💡 مهرم به دلت کم شد و عشقت به دلم بیش غافل مشو ای دوست چنین از کم و بیشم
💡 برای افزایش قدرت استفاده از مقاومت زیاد و تعداد تکرارهای کم است، و مقاومت کم و تکرارهای زیاد جهت افزایش استقامت عضلانی مطلوب میباشد.
💡 بخاک پای عزیز تو ای شه از کم و بیش جز این حدیث نرانم که جزو امثال است
💡 چهکاهد و چه فزاید به قدرت از دو جهان ز دانهیی دو کم و بیش کی شود خرمن