کرنا زدن

لغت نامه دهخدا

کرنا زدن. [ ک َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) نواختن کرنا. دمیدن در کرنا.

فرهنگ فارسی

نواختن کرنا. دمیدن در کرنا

جمله سازی با کرنا زدن

زودا که شود رزمگهت همچو قیامت کوس تو و کرنای تو چون دم زدن صور
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
حلما
حلما
ضمیمه
ضمیمه
کصکش بیناموس
کصکش بیناموس
فال امروز
فال امروز