پیش شرطی شدگی حسی

فرهنگستان زبان و ادب

{sensory preconditioning} [روان شناسی] شکلی از شرطی شدگی پاولفی که در آن ابتدا دو محرک خنثی(الف و ب ) جفت می شود (pairing ) و سپس محرک نخست (الف ) با محرکی غیرشرطی جفت می شود؛ چنانچه محرک دوم (ب ) پاسخی را فراخواند، فرایند مورد نظر صورت گرفته است

جمله سازی با پیش شرطی شدگی حسی

ده‌ها هزار نفر در ۲۶ آوریل به تظاهرات ادامه دادند، اگرچه پاشینیان از معترضان خواست تا مسدود کردن خیابان‌ها را متوقف کنند. حزب حاکم جمهوری‌خواه اعلام کرد که آماده است بدون هیچ پیش شرطی با پاشینیان ملاقات کند، در حالی که پاشینیان با تأکید بر اینکه باید نخست‌وزیر شود، پیشنهاد مذاکره با آنها را داد.
ظهور سامانه‌های کنترل عددی در خطوط تولید، بعدها به نوبهٔ خود، مقدمه و پیش شرطی لازم برای به خدمت گرفتن رایانه در مراحل تولید شد..
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال پی ام سی فال پی ام سی فال آرزو فال آرزو