هم کجاوه

لغت نامه دهخدا

هم کجاوه. [ هََ ک َ وَ / وِ ] ( ص مرکب ) دو تن که دو طرف کجاوه نشینند. عدیل. ( یادداشت مؤلف ). هم سفر. همراه.

فرهنگ فارسی

( صفت ) دو کس که با هم در یک کجاوه مسافرت کنند.

جمله سازی با هم کجاوه

کَجاوه اتاقکی است چوبی که بر پشت شتر یا هر چارپای دیگری می‌بندند و یک یا دو نفر در آن می‌نشینند و مسافرت می‌کنند. کجاوه می‌تواند یک اتاقک باشد و روی گرده چارپا قرار گیرد و می‌تواند دو قسمت داشته در دو طرف گرده چارپا آویزان شود.
معمولاً در قدیم زنان و مردان مهم و صاحب مقام را سوار بر کجاوه می‌کردند و مردان بر پشت چارپا نشسته و سفر می‌کردند.
سعدی، شاعر ایرانی، نیز در غزل مشهور کاروان خود کجاوه را در معنای محمل مورد توجه قرار داده و سروده‌است:
در میان ترکمن‌ها و در گذشته، کُجه‌وه یا کجاوه اتاقکی بود از جنس پارچه‌های رنگین و معمولاً چهل تکه که آن را به ویژه بر روی شتر قرار داده، درون و بیرون آن را می‌آراستند. از این کجاوه برای بردن عروس و ینگه های او استفاده می‌شد. از سقف آن زنگی، شبیه ناقوس می‌آویختند تا بر اثر حرکت شتر یا گاو به صدا در آید. صدای زنگ، بیانگر جشن و سرور و عروس‌کشان بود.
بخشی از این سفر در مسیربوشهر تا جده و مسیر بوشهر تا بصره، شامل سفر دریایی است که به‌وسیله جهاز و غُراب از انواع کشتی‌های کوچک، صورت گرفته‌است. مسیرهای داخل ایران به وسیله مال (اسب و قاطر)، مسیرهای داخل حجاز (عربستان) به وسیله شتر و شقدُف (نوعی کجاوه بدون سقف) و مسیرهای سفر عتبات عالیات در داخل کشور عراق به وسیله شمندوفر (قطار)، موتور (اتوموبیل) و واگن اسبی صورت گرفته‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال نخود فال نخود فال تاروت فال تاروت فال شمع فال شمع