هم پاچه

لغت نامه دهخدا

هم پاچه. [ هََ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) باجناغ. هم ریش. دومرد که زنهایشان خواهر باشند. رجوع به هم ریش شود.

فرهنگ فارسی

باجناغ هم ریش

جمله سازی با هم پاچه

همانند شلوار اشکانیان بسیار گشاد است اما در نزدیک دمپا یا پاچه تنگ می‌شود و با چرخشی سبب چین‌هایی در آن می‌شود.
این روستا در دهستان پاچه لک غربی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۱ نفر (۵ خانوار) بوده‌است.
پوشش محلی مردان:کلاه سیاه نمدی مانند کلاه مادها در سنگ نگاره‌های تخت جمشید، پیراهن بدون یقه، جلیقه، شلوار سیاه پاچه گشاد که به آن تمون می‌گویند، کلچه (شنل نمدی زمستانه) و گیوه ملکی که همهٔ این لباس‌ها در گذشته در روستا تولید می‌شده.
این روستا در دهستان پاچه لک غربی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده‌است.
این روستا در دهستان پاچه لک غربی قرار دارد و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۹۸ نفر (۱۶ خانوار) بوده‌است.
شب به عیب پاک مردان‌، خامه را سر می کنی روز بر قتل عزیزان‌، پاچه را ور می‌کشی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق فال فرشتگان فال فرشتگان فال انبیا فال انبیا